صداهایی که می شنویم
اشعار با صدای خودم، (محسن مهدی بهشت) I.C.A.Book
صداهایی که می شنویم
اشعار با صدای خودم، (محسن مهدی بهشت) I.C.A.Bookدرباره من
پیوندها
- بعد از بیست و سه
- فیلم هایی که می بینیم
- عسک هایی که می گیریم
- کتاب هایی که می خوانیم
- یادداشت های شب مهتابی
- پلان های روزانه
- شاهنامه خوانی
- کتاب هایی که حرف می زنند
- همایش شاهنامه
- دل نوشته های من
- کتاب های صوتی و راهنمای ساخت این کتاب ها
- شاهکارهای شعر نو پارسی
- داستان زندگی من
- آه هایی که می کشیم
- یه درخت پر شکوفه
- انسی
- در سکوت
- داستان های شاهنامه
- مهرسا
- پروانه ی آبی
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- ماهرخ گل محمدی
- رسول یونان
- چند خطی از کتابها یا چیزهایی که میخوانم و داستان های خیلی کوتاه
- محسن مهدی بهشت
- سنایی
- امیرخسرو دهلوی
- بختیار علی
- ایرج بهرام نژاد
- شاطر عباس
- اهلی شیرازی
- کیوان رادفر
- زری مشفق
- از هر کس یکی دوتا
- رهی معیری
- یدالله رویایی
- احمدرضا احمدی
- راحله غضبانی (راهل)
- فیض شریفی
- خیام
- فدریکو گارسیا لورکا
- ظهیرالدین فاریابی
- اوحدی
- وحشی بافقی
- فخرالدین عراقی
- طلایه رویایی
بایگانی
تقویم
اردیبهشت 1403| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
| 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
| 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
| 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
| 29 | 30 | 31 |
جستجو
آمار : 150647 بازدید
Powered by Blogsky
نیما یوشیج
نیما یوشیج
1274-1338 خورشیدی
دانلود صدای:
حرف های همسایه - 59 آهنگ: میری ماتیو
*پاس ها از شب گذشته است ... آهنگ: مرسدس سوسا
*از پس پنجاهی و اندی ز عمر ... آهنگ: میلاد درخشانی
*یک چند به گیر و دار بگذشت مرا ... آهنگ:گلشیفته فراهانی
*یاد بعضی نفرات ... آهنگ: مرضیه
*تو را من چشم در راهم آهنگ: الویس پریسلی
*هست شب آهنگ: She / Charls Aznavour
*حرف های همسایه - 69 آهنگ انتخابی از اپرای کاوالریا روستیکانا اثر پیترو ماسکانی
*حرف های همسایه - 8 آهنگ انتخابی از اپرای کاوالریا روستیکانا اثر پیترو ماسکانی
بخشی از آغاز منظومه افسانه آهنگ انتخابی از ملودی های کردی
محسن مهدی بهشت
شنبه 24 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 12:19
یاشیخ
خوشا به حال کسی که تواورا چشم درراهی
شونصدهزاربارآن راشنیدم وشونصدهزارباردیگرهم خواهم شنید
یا شیخ در صدای بعدی نعره های ما را خواهید شنید از این قامنت وزین که بر این لوح جاری بکردید.
سلام
کار فوق العاده ای کردین
چند وقت پیش یکی از متن هام رو خوندم و ضبط کردم و می خواستم در وبلاگ منتشر کنم....حسش خیلی بیشتر بود نسبت به متن خالی...نشد به دلایلی....
کار شما جالب بود
کتاب هایی که می خوانیم
صداهایی که می شنویم
پیشنهاد می کنم بعدیش باشه : خواب هایی که می بینیم
خوابهایی که میبینیم را نمی توانم درست کنم چرا که متاسفانه خواب نمیبینم.
عالی بود .. و چه پیوند زیبایی در پایانش داشت...
دلم را برد... امشب هم که دل من هوای گریه داشت بسیار و بی امان...
کتاب هایی که می خوانیم
فیلم هایی که می بینیم
صداهایی که می شنویم
فریادهایی که نمی زنیم
فرصت هایی که نمی یابیم
زخم های که نمی شماریم
زجر هایی که می کشیم
و...
خودم از پیوندهای آهنگهایش بیشتر خوشم می آید.
حسام می گفت:
غذاهایی که می خوریم
رستوران هایی که می رویم
سلام
از وبلاگ پروانه جان به این جا رسیدم البته کامنت‌های طولانی را نخواندم..اما به اندازه‌ی کافی وسوسه ام کرد تا به وبلاگ شما بیایم...
خب این عکس نیما و این شعرش
؛از پس پنجاهی و اندی زعمر
نعره بر می آیدم از هر رگی
کاش بودم باز دور از هر کسی
چادری و گوسفندی و سگی.؛
چه کار خوبی کردید.
به وبلاگتان سر زدم. وبلاگ فیلم هایی که می بینیم ما باید جلوی وبلاگ شما لنگ بیاندازد. کاش ادامه می دادید. نتوانستم کامنت بگذارم. ولی خیلی حیف که تعطیل شده.
تو را من چشم در راهم...
نمی توانم بگم چقدر این شعر را دوست دارم
فقط اینکه بارها خودم برای همین شش کلمه صفحه ها سیاه کردم
عالی بود
همه چیز
...........
موفق باشید
ممنون.
خود من این شعر نیما را که از برم.
سلام چه صدای گرمی دارید
سومی می شود فیلم هایی که می بینید! مگر اینکه میانه نداشته باشید با سینما
شاد باشید
ممنون.
فیلم هایی که می بینیم هم هست. لینکش آن بغل هست. ولی مدتی است فیلم قابلی ندیده ام که از ان بنویسم.
سلام .
عکس واقعا عکس دوران نوجوانی نیما ست؟
عکس های شما برایم تازگی داشت .
موفق وسلامت باشید .
بله . عکس نیماست. بنا به روایتی اولین عکس غیر آتلیه ای نیماست.
ممنون.
سلام .
افسانه ی نیما خیلی برایم دلنشین بود و اجرا هم خیلی خوب و شاعرانه بود البته متن را چند باری از روی کتاب خوانده ام ولی دکلمه ی شما را حلاوتی ست دگر.
ممنون.
من افسانه ی نیما را دو سه باری تا ته خوانده ام ولی تا اینجایش را تقریبن از بر هستم. به نظر من شنونده و یا بهتر بگوییم عاشق را در یک تعلیق دوست داشتنی رها می کند. تعلیقی گخ که من آن را خیلی دوست دارم.
عاشقا! تو مرا می شناسی
............
اینجاست که بارها از اینجا رهایش کرده ام که ببینم خودم هم می شناسمش یا نه؟
سلام .
می کند بیهوده جان ؛ قربان
تاکنون این مصرع شعر نیما را این گونه می خواندم:
می کند (با فتح کاف) بیهوده جان ؛ قربان
به معنای :
او بیهوده جان می کند ؛ قربان
ولی در اینترنت خوانش دیگری شنیدم به این معنا که:
او بیهوده جان خود را قربانی می کند.
این خوانش هم به نظرم درست می آید .